ویزویزی، خالقرمزی، شکمو و گامبالو در اول زمستان باهم قرار گذاشتند که در اولین روز بهار همدیگر را در کنار بلندترین درخت جنگل ببینند و اولین صبحانه بهاری را باهم بخورند. اما شکمو و گامبالو دیر کردهاند. آنها پتوهایی را که دور خودشان پیچیده بودن هنوز پاره نکردهاند آخر آنها کرم ابریشمهایی بودند که قرار بود در بهار پروانه شوند…..
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.