دریاچه ارواح
در مجموعه “قصه های سرزمین اشباح “ماجرای پسرکی به نام “دارن شان “بازگو می شود;
دانش آموزی که زندگی معمولی دارد، اما به عنکبوت ها بسیار علاقه مند است .دارن شبی با دوستش “استیو “به سیرک عجایب می رود
و در آن جا عنکبوت حیرت انگیزی به نام “خانم اکتا “را می بیند. خانم اکتا عنکبوت بزرگ و سمی است که با صدای فلوت صاحبش
“آقای کرپسلی” حرکات شگفت آوری انجام می دهد. دارن تصمیم می گیرد عنکبوت را بدزدد. از همین رو با طرح نقشه ای عنکبوت را دزدیده،
به خانه می برد. اما در آن جا عنکبوت، استیو را نیش می زند و زندگی او را به خطر می اندازد.
دارن برای نجات اسیتو ناگزیر می شود، زندگی اش را به دست آقای کرپسلی بسپارد.
این در حالی است که آقای کرپسلی یک شبح خونخوار است و در صورتی استیو را نجات می دهد که دارن،
با دادن خون خود به او و گرفتن مقداری خون از آقای کرپسلی وارد دنیای اشباح شود.
دارن به این کار تن می دهد و …. ادامه این داستان در جلدهای بعدی مجموعه حاضر بازگو شده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.