فرض کنیم گزارشگری بنویسد دختر جوان زیبای بیست و دوسالهای درگذشت. او قبل از مرگ از پنجرۀ اتاقش نگاهی به دریا انداخت و برای سگ محبوبش، باب، بوسۀ خداحافظی فرستاد و سپس شیر گاز منزلش را باز کرد و خودش را آمادۀ مرگ کرد. خب. چه کسی اهمیت میدهد که آن دختر بیست و دو سالش نبوده و بیست و شش سال داشته. اتاقش رو به دریا نبوده و رو به خشکی بوده. اسم سگش باب نبوده و بونی بوده؟ اگر روزنامهنگارها میتوانند این کار را بکنند، چه اشکالی دارد که من هم درجههای مأموران پلیس را اشتباه کنم یا عوض کلمه هفتتیر از تپانچه استفاده کنم یا در مواردی که منظورم دیکتوگراف بوده، لغت گرامافون را به کار ببرم یا مثلاً از سمی نام ببرم که درجا شخص را میکشد و آدم فرصت نفس کشیدن هم پیدا نمیکند؟ این چیزها مهم نیست. مهم این است که چند تا جنازه داشته باشیم. اگر هم دیدیم داستان بیمزه شده، تعداد جنازهها را بیشتر کنیم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.