کتاب استینک ۸ و قورباغه ی عجیب و غریب
استینک و خواهر بزرگترش، جودی با هم به کلاس شنا می روند؛ جودی سر کلاس شنا مدام استینک را سرزنش می کند
و عنوان می کند که باید نفسش را حبس کند و سرش را زیر آب ببرد و مثل کوسه یک ربع تمام زیر آب بماند
اما استینک از این که سرش را زیر آب ببرد خیلی می ترسد.
او در مسابقه خرچنگی بدون این که سرش را زیر آب ببرد برنده می شود. در امتحان شنای قورباغه ای با نمره عالی قبول می شود؛
اما در امتحان شنای سرت را زیر آب کن با مشکل مواجه می شود.
استینک آرزو می کند که کاش مثل بچه قورباغه آبشش داشت
یا کاش می توانست مثل قورباغه با پوستش نفس بکشد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.