کتاب نجات ارداس ۶ جنگ های نفس گیر
رولان میدانست که مسیر آنها برای پیداکردن کابارو و آن شیرِ طلایی در نیلو،
یعنی مبارزه برای زندهماندن در قلمروِ دشمن. اما به خودش دلداری میداد که
حداقل مثل سالهای گذشته در کانکوربا، هوای آن جا هم گرم است. در اواسط روز،
همهی آنها بهشدت عرق کرده بودند. روی لباس رولان، لکههای سفید نمک بهجا مانده بود؛
اما حالا که خورشید پایین میرفت، او میلرزید! خوشحال بود که قسمتی از شانهاش به بدن کانِر چسبیده بود؛ چون فقط همان قسمت گرما داشت.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.