هدیه خوبان
روزی، روزگاری بالای کوهی سر به فل کشیده که مهی آبیرنگ همیشه آن را میپوشاند، کلبهای کوچک بود. توی این کلبه پیرزنی زندگی میکرد که سالهای سال، کارش دوختن لحافهای زیبا بود…
« هدیه خوبان » داستان پیروزی زن دانا و سخاوتمندی است که زیباترین لحافهای دنیا را میدوزد. او لحافهای زیبایش را به فقیران و نیازمندان میبخشد. تا خود را با آن گرم کنند.
روزی پادشاه طمعکار و حریص که تمام زیباییای دنیا را برای خود میخواهد تصمیم میگیرد که یکی از زیباترین لحافهای پیرزن را از آنِ خود کند اما…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.