کتاب خاطرات خون آشام (۰۵)شب هنگام
شروع میشود از یک هفته بعد از ماجراهای دیدار مجدد سیاهی شروع میشود و آن را ادامه میدهد.
دو کتاب بعدی این سه گانه، اشباح سایه و نیمه شب هستند. خاطرات خون آشام درباره عشق، روابط خونی، رفاقت، آمال و آرزوها، قدرت،
انتقام و فداکاری و… است . داستان النا گیلبرت، دختر طلایی و زیبا، اجتماعی و البته گرفتار تنهایی فزاینده میان خانواده و دایره دوستانش.
داستان استفان سالواتوره، تازه وارد اسرارآمیز مدرسه با پیشینهی پانصد ساله از شکار انسان.
داستان دوستان النا، بانی، مردیت و مت و احساس مسئولیت و وفاداری آنها نسبت به النا و نسبت به همدیگر،
حتی در مواقعی که شرایط کاملا از کنترل خارج شده است و داستان دیمن، برادر بزرگتر استفان که انگیزههایش فقط و فقط از آن خودش هستند. داستان در شهر کوچک فلس چرچ در ویرجینیا رخ میدهد. شهری که در اوایل قرن نوزدهم کشف شده و در جریان جنگ داخلی تا مرز نابودی پیش رفت. تاریخچه شهر حضوری سنگین بر ماجراهای خاطرات خون آشام دارد. کلیساهای قدیمی و گورستانهای مترو که با جنگلها و ارواح محاصره شدهاند. این کتاب دو بار تجدید چاپ و منتشر شد که شاهدی است بر مدعای طرفداران پروپا قرص این مجموعه که برخی از آنها از سالهای ۱۹۹۰ به خواندن این کتابها خو گرفتهاند و همه نسل جدیدیها مجموعههای ال جی اسمیت را برای اولین بار کشف کردهاند. شب هنگام جلد پنجم از مجموعه خاطرات خون آشام است. این کتاب توسط محمد حسینیمقدم در ۵۵۶ صفحه ترجمه شده و نشر ویدا آن را به چاپ رسانده است.
“کارولین به سمت او میآمد. حالا سر جایش متوقف مانده بود. لبهایش، میخواستند سوالی بپرسند ولی فقط باز باقی ماندند و مردمکهای چشمش یک دفعه بازشدند، انگار در یک اتاق خیلی تاریک باشد و بعد آرام شدند و بی حرکت ماندند. فقط توانست بگوید: «من… من… اوه…» همین.”
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.