آقا رجب همیشه فکر میکرد با آرزوهایش چهکار کند. تا اینکه یک روز همه آرزوهایش را ریخت توی گونی. بعد هم گونی را کول کرد و بُرد به آسیاب.توی آسیاب، آرزوهایش را آرد کرد. با آردشان، نان پخت. نانها را مردم خوردند و همه شدند آقا رجب! نویسندگان: شکوه قاسمنیا، ناصر کشاورز، محمدرضا شمس، مجید راستی، سوسن طاقدیس، طاهره خردور، افسانه موسوی گرمارودی، لاله جعفری، سپیده خلیلی، مهری ماهوتی، علیرضا متولّی، فروزنده خداجو، ناصر نادری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.