قهرمانی به رنگ بلوط
قسمت هایی از کتاب:
یک پتوی بلوطی هم روی کاناپه بود. آن را برداشت و برد توی اتاقش. پتو را دور شانه هایش گره زد. شنل خوبی شده بود، اما گرهش کمی بزرگ بود. قیچی را از کشوی میزش برداشت. بالای شنل را هلالی و درست اندازه ی دور گردنش برید. شنل بی نقصی از کار درآمده بود. با تکه پارچه ی بریده شده هم یک نقاب برای خودش درست کرد. یک نقاب راهزنی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.