افسانه ی آنیرا
کتاب افسانهی آنیرا ۱: روزی روزگاری در گلیپ وود یک رمان نوجوان در ژانر فانتزی است
که توسط اندرو پیترسون به رشتهی تحریر درآمده و داستان خانوادهی ایگیبی و سه فرزند شجاعشان را روایت میکند.
این خانواده نه سال پس از نابودی آنیرا و اشغال سرزمین اسکری توسط اهریمنان، در شهر گلیپ وود روزگار میگذرانند
و در این میان درگیر ماجراهای خطرناکی میشوند. گفتنی است که این کتاب نامزد دریافت جایزهی کریستی بوده است.
خلاصه کتاب
شهر گلیپ وود جایی در سرزمین اسکری واقع شده بود.
این سرزمین جادویی، در غرب سیاهدریای سیاهی قرار داشت و پوشیده از دشتهای سرسبز، جلگههای حاصلخیز، جنگل گلیپ وود و کوهستانهای برفی بود
و مردمان آن در صلح و آرامشی دیرپا روزگار میگذراندند؛
تا اینکه، حدود نه سال پیش، اهریمنان بعد از نابودی جزیرهی آنیرا به چهارگوشهی این سرزمین نیز هجوم بردند و آن را چپاول کردند.
مردم این سرزمین، بعد از اعدام پادشاه و سرداران دلیر، نه سال آزگار بود که زیر سایهی ترس و وحشت اشغال اهریمنانِ نیشدندان به سر میبردند.
قصهی ما در همین روزگار میگذرد. نه سال است که خوشبختی از سرزمین اسکری رخت بربسته.
درست بر لبهی صخرههای سیاه دریای سیاهی، کلبهی کوچک و زیبایی قرار دارد که سه خواهر و برادر به نامهای جانر، تینک و لیلی، به همراه پدر و مادر و سگ وفادارشان، ناگت، در آن زندگی میکنند.
این خانوادهی کوچک ایگیبی نام دارند و شبهایی پر از نور و محبت و قصه را در کلبهی گرمشان میگذرانند،
اما با وجود تمام عشقی که به همدیگر میدهند و تمام آوازهای دستهجمعی و شادی که موقع برداشت محصول میخوانند،
اصلاً احساس خوشبختی نمیکنند. یادمان نرود که این کلبهی گرم و نرم هم از سایهی سیاهی و ظلم در امان نیست.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.